یکی از منازل قمر، دو ستارۀ روشن که در جای ذبح یکی از آن ها ستارۀ کوچکی است که گویی می خواهد آن را ذبح کند، برای مثال سعد ذابح سر بریدی هر شکاری را که شاه / سوی او محور ز خط استوا کردی رها (خاقانی - ۲۰)
یکی از منازل قمر، دو ستارۀ روشن که در جای ذبح یکی از آن ها ستارۀ کوچکی است که گویی می خواهد آن را ذبح کند، برای مِثال سعد ذابح سر بریدی هر شکاری را که شاه / سوی او محور ز خط استوا کردی رها (خاقانی - ۲۰)
منزل بیست و دوم از منازل قمر و آن دو ستاره است که میان آنها دوری بقدر یک ذراع و بطرف یکی از آنها کوکبی خورداست که آن را میخواهد ذبح کند. (غیاث) (آنندراج). نام منزلها از منازل ماه. (مهذب الاسماء) : استاده سعد ذابح و مریخ زیردست حلق حمل بریده بدان تیغ احمرش. خاقانی. سعد ذابح بهر قربان تیغ مریخ آخته جرم کیوانش چو سنگ مکی افسان دیده اند. خاقانی. ذابح ز خطر دهان گرفته سعد اخبیه را عنان گرفته. نظامی
منزل بیست و دوم از منازل قمر و آن دو ستاره است که میان آنها دوری بقدر یک ذراع و بطرف یکی از آنها کوکبی خورداست که آن را میخواهد ذبح کند. (غیاث) (آنندراج). نام منزلها از منازل ماه. (مهذب الاسماء) : استاده سعد ذابح و مریخ زیردست حلق حمل بریده بدان تیغ احمرش. خاقانی. سعد ذابح بهر قربان تیغ مریخ آخته جرم کیوانش چو سنگ مکی افسان دیده اند. خاقانی. ذابح ز خطر دهان گرفته سعد اخبیه را عنان گرفته. نظامی